خب ادامه ی اون دفتره که میدادم بچه ها مینوشتن توش!:

صفحه16_بهترین کتابی که خوندین!؟

خودم:"گاهی دلم برای خودم تنگ میشود"

مامانم:"قلب سنگی"

مریم:"فاوست"

پگاه:کتاب چیه؟

اف1:"شازده کوچولو"

پریا:کتاب فارسی اول دبستان!(بابا اونو اگه خونده بودی که الآن پرفوسور بودی!)

هانی:نمی گم که به هیچ نویسنده و شاعری ظلم نکرده باشم!
آزاده:من اصلا کتاب نمیخونم!(این دیگه گفتن نداشت تابلوه)

فریمهر:در آخرین تصمیم گرفته شده اسمش...!معرفی شد!(حتما تصمیم کبری بوده!)

نیلو:...!
پریا2:...!

صفحه17_دوست دارین تو کودوم شهر و کشور زندگی کنین؟
خودم:برلین آلمان!

مامانم:اسپانیا_مادرید!

مریم:کانادا!(ایشالا با...؟!)

پگاه:تا به حال بهش فکر نکردم و الانم فکر کردنم نمیاد!

اف1:فرانسه!

پریا:ایالتbritish colombiaدر کانادا!

هانی:فعلا که جام خوبه،ملالی نیست جز دوری شما!

آزاده:فرانسرو ترجیح میدم!

ففرمهر:فرانسه!

پریا2:دونقوز آباد!

نیلو:U.S.A !چه سوالای جالبی میپرسی؟

 صفحه18_از چه تیپ دختری خوشتون میاد!؟
خودم:مثل خواهرم باشه!
مامانم:فقط مثل تو نباشه!

مریم:مثل یکی باشه ولی تو نمیشناسیش!
پگاه:منم مثل خواهرم باشه(من مخصوصا اولیو نوشتم پگاه خانوووم!)

اف1:راستش هنوز از تیپ هیچ دختری خوشم نیومده!

پریا:یه شلوار استرج قهوه ای و برمودا!با یه مانتوی سبز!با یه مقنعه ی نارنجی!با یه کیف آبی!با یه کفش صورتی!با یه جوراب زرد!(می گم تیپش آشناست!زن امام "جواد" نیست!؟)

هانی:دختری که زیادم شبیه دخترا نباشه!

آزاده:تیپ همه ی دخترا خوبه!(من از طرف همه ی پسرا جا داره که اینجا استفراغ میکنم!&-:)

ففرمهر:اصلا نمیدونم!
پریا2:نمیدونم...!
نیلو:میگم سوالای جالبی میپرسی!
صفحه ی 19_حالا از چه تیپ پسری خوشتون میاد؟!

خودم:فقط اینکه آدم باشه!عوض نشه!عوضیم نباشه!|:

مامنم:فهمیدم واسه چی گفتی!
مریم:چادری.

پگاه:مثل...باشه!

اف1:آخه چی میتونم بگم فقط:

What will itprofit you?what is that to you?what the odds?

پریا:ها...!؟؟مثل نمیدونم کی کی باشه!

هانی:از تیپ پسر شجاع خوشم میاد با اون سیب رو جیبش!

آزاده:اصلا پسراهم تیپ دارن؟(عزیزم دارن چشم بصیرت میخواد!)

ففرمهر:فقط به طرز لباس پوشیدنش اهمیت میدم!

پریل2:همین بالایی..!

نیلو:قبلا یه بار گفتم!

صفحه20_نظرتون در مورد من!فقط ننویسین ساده ای!
خودم:ساده نیستی!راه راهی!
مامانم:مار خوش خطی هستی!(اینجا ایهام داشت اگه فهمیدین چیو چی؟)

مریم:ساده ای!البته این طور نیست فقط چون گفته بودی ننویس نوشتم!
پگاه:خال خالی هستی!
اف1:گل گلی هستی!

پریا:باحالی!ازت خوشم میاد!

هانی:من کوچیک تر ازونم که در مورد شما نظر بدم مارمولک جونم!(اگه من مارمولکم با این قدم تو حتما تمساحی!)

آزاده:ازت خوشم میاد!باحالی!

ففرمهر:so cool!

پریا2:دختر خوب...!

نیلو:سارا....!(به جای نقطه چین فامیلیمو نوشته بود!)

همین!

صفحه آخرشم e-mailو امضاهاشون بود دیگه نمیشد بنویسم!

 

امروز راس ساعت8 با ورود آقای سلیمانی کلاس ما منفجر شد(انقلاب ما انفجار نور بود!)سلی با یه کت خرمایی(خرمای نرسیده)وارد کلاس شدمن نگران این بودم که یه موقع غرق نشه آخه کته خیلی گشاد بود مواشم(موهایش را هم)مدل موای(موهای) پسرعموی من زده بود!((=

خلاصه خیلی ژیگول بود،آدم ویرگولکسش میشد!وسطای کلاس مریم پا شدرفت پا تخته و  یه تحولی ایجاد کرد!آقا!رفتن مریم همانا و آغاز لبخندهای مولوم(ملیح)هم همانا!جدیدا چشمکم میزنه ناقلا!(این یه تیکه خداییش اغراق بید)!کلا امروز درسمون سر مقسوم و مقسوم علیه بود این سلی هی میگفت مقسوم ما میگفتیم"معصوم"میگفت:مقسوم علیه ما میگفتیم"معصوم و علی!میگفت خارج قسمت!ما میگفتیم اونو ول کن اون که خارجه!شوته!پرته!تو ماجرا نیست!باقی مونده هم بچه هاشونن دیگه!خب فوقع ما وقع!...

پیام بازرگانی:

آخه آدم تا چه حد نامرد و قدر نشناس!؟!؟چرا اینقدر زود عوض میشی عوضی؟!هووی با تواما!خودتو نزن به اون راه!نکبت عوضی گوریل!

شرکت ایرانخوردو شما را به دیدن ادامه ی این برنامه التماس میکند!

خ.ناظمی هم تا جان در بدن داشت از ما درس پرسید!بقیه ی جونشو واسه level بعدیsave  کرد!

زنگ دین و زندگیم که باید یه مقاله در مورد(وصف)حضرت علی(ع)!!مینوشتیم  مریمم رفت مقالشو خوند  اینقدر رفته بود تو حس!عین آقای خامنه ای که خطبه های نماز جمعه رو میخونه دقیقا مثل اون بود!راستی گفتین اسم آقا سلی محموده!؟!؟مطمینین که علی نیست؟!!؟!؟!!؟؟

فردا هم ما استثنا تعطیل ایم!قرار گذاشتیم با بروبچز که از صبح زود تا افطار on lineباشیم تلافی این چند روزه دراد!منتظر ما باشین برمیگردیم!به قول مریم:

Wait for us!

 

خب امروز چون نرفتم مدرسه خاطره های تو خونه ایمو نوشتم!

امروز کلی مامانم دعوام کرد و گفت دیگه باید جوراباتو خودت بشوری!یه سبد پر جوراب نشسته داشتم!خب چاره ای نداشتم دیگه!تشت رو پر آب کردم با پا رفتم روش!خیلی کیف داد دیگه ازین به بعد هر چی لباس داشتین بدین من این مدلی براتون میشورم!فقط تنها مشکلی که امروز پیش اومد این بود که با قبلشون که کثیف بودن زیاد فرقی نکردن!