·        سوتی های برو بچز:

·        برق  ها تاریک بود هیچ جارو ندیدم!!

·        جمعیت اینجا 2500 تومنه!

·        2 تا آدم عاقل و باقل!!

·        صدای بلند شدن  پتو اومد!

·        خانوم البرزی مدرکشو سانسرافیسکو گرفته!من دوباره گفتم کجا؟دوباره گفت :سانسرافیسکو!چون میدونستم اشتباه میگه گفتم:کجا؟؟؟؟؟؟؟
گفت :سانسرافیسکو اینو که گفت من دیگه من خوابیدم زمین!(سانفراسیسکو!!)

·        یارو صدای بوق آمبولانس ماشین آشغالی رو دراورد!

·        (کولر وشن بود) هانی پرده رو بکش یخ کردم!
با کمال دل!
تلفن همراه ثابت!

·        قرآن،نهج البلاغه،حافظ جفتشونو باید وضو داشت تا بشه بشون دست زد

·        کارخونه نفت!

·        چشم به زنگم!

·        شوفر راننده!

·        با دقیق نگاه کنید!

·        از کوه پرت افتاده بود

·        بی.افه جی. افه داداشم!!!

·        چایی رگ رو تو خون آدم جاری میکنه!

·        تا آخرین لحظه ی خونم وبلاگ مینویسم!

·        فردا میبرمتون قهوه خونه یه دهن واستون میرقصم!

·        همه رفتند کسی بال و پرم نیست(دور و برم نیست!)

·        آب ساندیس!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

·        پدر شهید گمنام!!!!!

·        بوجویید(یه چیزی تو مایه های بروید و بجنبید!)

·        بیاین بریم از اون سمت حرکت کنیم!

·        عید را به شما خیرمقدم می گوم!

·        همون فیلمه که مادر پسره سر باباش حامله بود!؟

·        یارو تا ماشینش روشن شد استارتو زد!

·        حافظ اگه سنی بود چرا قرآن حفظ بود؟(چه ربطی داشت؟؟)

·        نیم متر طول میگشه تا سایتش بیاد بالا!

·        صیغه ی محرمانه!(محرمیت!)

·        نذرتون با امام حسین(اجرتون با امام حسین!)

·        از خندگی داشتم میمردم!

·        برین خونه هاتون برین زیر بخاری بخوابین!
بریم زنگ بزنیم به اف1 بگیم اشک از لبو لوچه ی مریم داره مریزه

 

یه بار زنگ ورزش بیکار بودیم!!!من و بروبچ موندیم چیکار کنیم!؟هوام سرد بود نمیشد رفت بیرون!! دل و زدیم دریا رفتیم پای تخته و با گچ نشستیم نقاشی کردیم! من گفتم آقا یه مسابقه !! هر کسی تونست یه دو نقطه دی باحال بکشه اون برنده میشه!خلاصه افتادیم به جون این تخته ی بیچاره در این لحظات ملکوتی خانوم بهبهان درو وا کرد و اومد تو!!!!!!!!!!

یه چش غره ای رفت که ما همه مجسمه شدیم!با دلی پر خون و با عصبانیت گفت:

عقده ایا!!!عقده ی دندون دارین که نشستین دارین دندون میکشین!!!

 

  • یک دوست معمولی هیچگاه نمی تواند گریه تو را ببیند.
  • یک دوست واقعی شانه هایش از گریه تو تر خواهد بود
  • دوست معمولی اسم کوجک والدین تو را نمی داند.
  • دوست واقعی شاید تلفن آنها را جایی نوشته باشد.
  • دوست معمولی یک جعبه شکلات برای مهمانی تو می آورد.
  • دوست وافعی زودتر به کمک تو می آید و تا دیر وقت برای تمیز کردن می ماند.
  • دوست معمولی از دیر تماس گرفتن تو ناراحت می شود.
  • دوست واقعی می پرسد که چرا نتوانستی زودتر تماس بگیری.
  • دوست معمولی دوست دارد به مشکلات تو گوش دهد.
  • دوست واقعی سعی در حل آنها دارد.
  • دوست معمولی می پندارد که دوستی شما بعد از یک مرافعه تمام می شود.
  • دوست واقعی می داند که بعد از یک مرافعه دوستی شما محکم تر می شود.
  • یک دوست واقعی کسی است که وقتی همه تو را ترک کرده اند با تو می ماند.

 

(از وبلاگ ذهن بیدار)!!

اینو نوشتم که یه چیز نوشته باشم والا دوست واقعی اینجوریم دیگه خوب نیست خیلی فضوله!یعنی چی شماره تلفنای اقوام منو یه جا بنویسه!!