امروز زیاد بم نچسبید,تفلون بود!اخه ثنا عینکشو داده بود به من منم گمش کردم الآنم سیریش شده!!!کنست دیگه!
زنگ اول فیزیک داشتیم و آقای غروی بود از این سیبیل تو داده ها!!باحال بود بد نبود!
زنگ دومم که دین و زندگی داشتیم ( دوستان من این اراجیف و دارم سر کلاس مینویسم که بعدا بیام تایپ کنم) الآن در شرف خواب هستیم نمیدونم این معلمه چرا تخته رو اینقدر سیاه کرده!حیف گچ!این ایه هارو چرا این جوری داره معنی میکنه؟1هالش خوب نیست؟؟!؟!شایدم اکس خورده!!!
چند دقیقه بعد...
الان زنگ تفریحه!بچه ها دارن حسابی گیس و گیس کشی می کنن!ااا!
پریا چرا مقنعه ی مریمو داری می کشی!ایش!مریم بدون مقنعه چه گوشتلخی!زود سرت کن!بسیجی حیا کن!
خب ظاهرا خ.ناظمی نیومده بجاش مشاووور اومده!سر اینم داره خوابمون میبره!اصلا ما تو مدرسه تامین خواب میشیم!هر چند نمیفهمیم داره چی میگه!ما که ته کلاسیم صداشو نمیشنویم!!بیچاره داره پانتومیم بازی میکنه!
غلط املایی داری مثلا نوشتی معلم دینیه هاش خوب نیست۱